سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام الدین شفیعیان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شهید میلاد لرزان

شهید میلاد لرزان دانشجوی کارشناسی رشته مدیریت صنعتی و عضو بسیج دانشجویی موسسه آموزش عالی حکمت رضوی، چهارشنبه 18 دی ماه 1387 مصادف با عصر عاشوراء، در جریان مراسم سوگواری حضرت سید الشهداء (ع) مقابل حسینیه حضرت امام صادق (ع) شهرستان تربت جام به وسیله نارنجک پرتاب شده توسط تروریست های وابسته و فریب خورده گروه های تندروی وهابی به شهادت رسید. این دانشجوی شهید با فداکاری و نثار جان خویش به استقبال شهادت رفت و از وقوع فاجعه ای هولناک در تجمع سوگواران حسینی جلوگیری کرد و به سوی معبود خویش پر گشود.

یکی از حاضرین در آن واقعه که مداح مراسم بوده است می گوید:

طبق سنت هر ساله از مسجد امام جعفر صادق(ع) در حال حرکت به سوی منزل یکی از خانواده‌های شهدا در خیابان آزادگان بودیم که دو موتورسوار به هیئت عزاداری نزدیک شدند، ابتدا یکی از آن دو ترقه‌ای به سوی جمعیت پرتاب کرد که در این لحظه حواس همه به صدای ایجاد شده پرت شد. بلافاصله موتورسوار دیگری نارنجکی جنگی را حدفاصل من و شهید میلاد لرزان پرتاب کرد و متواری شد. شهید لرزان با مشاهده نارنجک، فداکارانه خود را بر روی نارنجک انداخته و در نتیجه بیشترین ترکش ها به وی اصابت کرده و به شهادت رسید. با انفجار نارنجک، 44 نفر مرد و زن عزادار مجروح شدند و مراسم عزاداری به عاشورای دیگری تبدیل شد.

عاملان این جنایت و عملیات تروریستی با گذشت 72 ساعت با تلاش و همکاری شبانه‌روزی سربازان گمنام امام زمان (عج)، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران و بسیج و دستگیر شدند. هدف تروریست‌ها ایجاد اختلاف بین تشیع و تسنن بود که با هوشیاری مردم به مقاصد شوم خود نرسیدند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( جمعه 92/8/10 :: ساعت 1:1 صبح )
»» شهید ابوالقاسم عابدینی

ابوالقاسم عابدینی در روز یکم فروردین ماه هزار و سیصد و ده در استان تهران متولد شد. وی دارای تحصیلات متوسطه و به شغل دولتی مشغول بود.عابدینی متاهل و دارای یک فرزند بود و در تهران سکونت داشت. وی سرانجام درهفتم دی ماه هزارو سیصد و شصت در خیابان اوین تهران توسط عناصر سازمان مجاهدین خلق(منافقین) مورد سوء قصد قرار گرفت و به شدت زخمی و دچار خونریزی شد و ساعاتی بعد در بیمارستان به فیض شهادت رسید.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( جمعه 92/8/10 :: ساعت 12:57 صبح )
»» شهید بهزاد بهرامی

شغل: دانش آموز

سن: 17 سال

وضعیت تأهل: مجرد

محل شهادت: تهرانپارس ، مقابل مسجد صاحب الزمان (عج)

تاریخ شهادت: 2مرداد1360

زندگینامه

سال 1343 در شهر تهران و در میان خانواده ای مسلمان دیده به جهان گشود. در چهار سالگی از نعمت وجود پدر محروم شد و در دامان پر مهر و عطوفت مادر و تحت سرپرستی وی پرورش یافت. دوران تحصیلات ابتدایی را در مدارس تهران نو طی کرد و به دنبال آن به هنرستان انقلاب راه یافت و با جدیت و پشتکار به ادامه تحصیل پرداخت.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی همراه با سایر دانش آموزان پر شور و انقلابی در تظاهرات و راهپیمایی های پرشکوه مردم شرکت نمود و مشت های گره کرده خود را در مقابل سر نیزه های مزدوران حکومت نظامی شاه بالا برد. در شب های سرنوشت ساز هم که به فجر پیروزی انقلاب انجامید، با همکاری سایر همرزمانش به سنگر بندی کوچه و خیابان ها اقدام نمود و تا صبح با چشمانی باز و دلی امیدوار به پاسداری از محل پرداخت.

پس از فرمان بسیج ارتش بیست میلیونی از طرف امام امت و تشکیل آن، مشتاقانه در خدمت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه 3 در آمد و در کنار سایر وظایف و تکالیف تحصیلی به فعالیت در این نهاد مردمی و متکی بر توان لایزال امت حزب الله پرداخت. مدتی بعد با تغییر محل سکونت در سنگر مسجد صاحب الزمان (عج) حضور یافت و تا هنگام شهادت در خدمت اسلام و مسلمین جان بر کف به ادامه فعالیت های انقلابی خود مشغول بود.

او خیلی مشتاق بود که در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یابد، ولی به دلیل کمی سن و سال نتوانست به این آرزوی قلبی خود برد. لذا همچنان پشت جبهه را در مسجد، مدرسه و محل سکونت خود حفظ و تقویت نمود.

شهادتنامه

صبح روز انتخابات دومین ریاست جمهوری اسلامی ایران (شهید محمد علی رجائی) فرا می رسید و برادر بهزاد بهرامی ، با وجود این که شب قبل را تا صبح در مقابل مسجد صاحب الزمان (عج) به پاسداری پرداخته بود ، پس از استراحتی کوتاه متوجه می شود که یکی از برادران همرزمش بر اثر خستگی در محل نگهبانی حاضر نشده است، لذا داوطلبانه و مشتاقانه مأموریت وی را بر عهده گرفته و به جای او در مقابل مسجد به پاسداری می پردازد .

ساعتی بعد اتومبیل گالانت سفید رنگی با سه سرنشین که لباس پاسداری بر تن کرده بودند در مقابل مسجد متوقف می شود و بعد یکی از سرنشینان آن با اشاره از وی می خواهد که به جلو بیاید، او هم به اعتبار این که سرنشینان اتومبیل مذکور پاسدار هستند، با آرامش خیال به جلو می رود که در این هنگام مزدوران گرگ صفت و روباه منش بدون این که زحمت بیرون آمدن از اتومبیل را به خود بدهند، با مسلسل های خود به طرف وی چندین بار رگبار گلوله می بندند و به سرعت از منطقه می گریزند .

پزشکی قانونی پس از معاینه جسد، اصابت 7 گوله را بر پیکر غرقه به خون این شهید گزارش می دهد:

«در معاینه علائم زیر مشخص است: 1) چهار عدد سوراخ با حاشیه سوخته و حلقه سائیدگی در ناحیه قفسه سینه که قطر یکی حدود یک سانتیمتر و یکی حدوئد 4 میلیمتر و دو عدد دیگر حدود 5 میلیمتر می باشد و سوراخ ورود گلوله است . 2) دو عدد سوراخ ورودی گلوله به روی مچ دست راست و یک عدد سوراخ ورودی بر روی بازوی راست که از آن یک تکه فلز خارج گردیده و ضمیمه پرونده شد. 3) سوراخ خروجی نامنظم در ناحیه پشت قفسه سینه با توجه به ضایعات فوق علت مرگ اصابت گلوله و عوارض آن می باشد.»

و به این ترتیب در اثر اقدام ناجوانمردانه و مزورانه ای که از ناحیه منافقین صورت گرفت نوگلی از بوستان محمدی در حالی که 17 بهار را بیشتر پشت سر نگذاشته بود، در ماه مبارک رمضان با زبان روزه و در مقابل مسجد پر پر می شود تا بار دیگر یاد جانبازی های جوانان رشید اسلام را در خاطره ها زنده کند و حقانیت نظام الهی جمهوری اسلامی ایران را گواهی دهد و چهره مزدوران کثیف و وابسته به استکبار جهانی را هر چه بیشتر رسوا نماید.

یادنامه

شهید بهرامی در مورد ضرورت جانبازی در راه انقلاب گفته بود:

" تا خون های ما زمین ایران را رنگین نکند، رنگ ننگین وابستگی از میان نخواهد رفت و طبقه مستضعف آسوده زندگی نخواهند کرد. تا ما جوانان خون ندهیم درخت اسلام آبیاری نمی شود و انقلاب به پیروزی نخواهد رسید."

وی در بیان آرزوهای خود بارها به مادرش گفت:

" هرگز دوست ندارم در رختخواب بمیرم، بلکه در راه خدا و برای خدا می خواهم کشته شوم و تو مادر! هرگز در مرگ من گریه نکن . تنها آرزوی من پس از شهادتم این است که برایم سفره حضرت قاسم (ع) بیندازی "

دقایقی قبل از شهادتش هم در جواب برادری که به او تذکر داده بود که : " سعی کن از دید دیگران پنهان باشی! چنین پاسخ داده بود: " نامردها پنهان می شوند، ما مرد جنگیم..."

مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 87، شماره 12



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( جمعه 92/8/10 :: ساعت 12:48 صبح )
»» شهید مسعود رضائی

نام پدر: منصور

تاریخ تولد:19 شهریور 1358

شهادت:24 فروردین 1387

مکان شهادت:حسینیه سیدالشهدای شیراز

گروه تروریستی:انجمن پادشاهی(تندر)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( جمعه 92/8/10 :: ساعت 12:46 صبح )
»» شهید جواد اسدالله زاده

جواد اسدالله‌زاده: در سال 1329 در مشهد به دنیا آمد. فوق لیسانس و دکترای مدیریت را در آمریکا دنبال کرد. با اعلان عزیمت امام به ایران رساله دکترای خود را نیمه تمام رها کرد و به فرانسه رفت. تا رهبرش را همراهی کند. در دوران اقامتش در آمریکا در پنج شهر، انجمن اسلامی دانشجویان را پایه گذاری کرد. پس از بازگشت امام به ایران او اقامت کوتاهی در سوریه داشت و به همراهی چند دانشجو و یک روحانی، سفارت ایران را در سوریه پاکسازی کرد.

 

پس از ورود به ایران به تدریس اقتصاد اسلامی در دبیرستان‌های مشهد پرداخت و اندکی بعد به مدیریت عالی صندوق ضمانت صادرات برگزیده شد و به تهران آمد و همزمان در مدرسه عالی بازرگانی تدریس را شروع کرد. در پی فعالیت‌های ارزنده‌اش به معاونت بازرگانی خارجی در دولت شهید رجایی منصوب شد و عاقبت در هفتم تیر 1360 به دیار جاودانه شتافت.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( جمعه 92/8/10 :: ساعت 12:41 صبح )
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آخرین یادداشت در وبلاگ http://1393.parsiblog.com/خوش آمدید
استخاره با قرآن
موسسه خیریه حمایت از دختران بی سرپرست و کم توان ذهنی فتح المبین
مؤسسه خیریه الزهراء سلام الله علیها
موسسه خیریه گلستان علی (ع) | بزرگترین مرکز نگهداری کودکان بی سرپ
مداحی حمید علیمی در وصف حضرت زینب علیهاسلام
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 244
>> بازدید دیروز: 54
>> مجموع بازدیدها: 123136
» درباره من

حسام الدین شفیعیان

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسام الدین شفیعیان[102] . شهدا[33] . گوناگون[31] . وبلاگهای من[30] . محمد جواد شفیعیان[23] . دانلود[18] . عکسهای شخصی[11] . کلیپ تصویری[11] . مصاحبه با شیطان[8] . مداحی[6] . بی‌سیم[5] . موسسات خیریه[3] . هشت سال دفاع مقدس[3] . سخنرانی[3] . سنگر وبلاگ[3] .
» آرشیو مطالب
آبان 92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آسمون آبی چهاربرج

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب